سلامی دوباره به دوستان و خوانندگان وبسایت
بله درسته، منو حمید تایتل رو کاملا درست خوندید
حمید کیه
یه گیک گیمر برنامه نویس خوب آدم باحال و اجتماعی زرنگ با سیاست پسر خوبیه عاشق انیمه و کاراکتر های انیمه ایی و اصولا هرچی به انمیه مرتبطه مومن هم هست (نماز میخونه روزه میگیره و …)
یه داداشم داره ابوالفضل که اونم همینه با کمی تفاوت
حالا این از خصویاتش بریم سره داستانمون
اقا من یه روز گفتم حمید بیا یه مطلب در مورد فلان موضوع بهم بگو
ببین خودم خسته شدم بودم ولی حمید هنوز جان در بدن داشت و ادامه میداد اصن مونده بودم من
کم مونده بود بهش بگم بابا بسه دیکه ولی خب از اونجایی که تا تهشو نره ول کن نیست منم گوش دادم
البته این خصوصیتایی که برا حمید گفتم همش تو منم هست برا همین جذب شدیم به هم دیگه
خلاصه من رفته بودم دانشگاه کلاس سایت دداشتم گیم میزدم یه گیمی که مرتبط با انیمه اس
تلفنم زنگ خورد حین بازی که مجبور شدم از کلاس برم بیرون و پاسخ بدم
بعد از چند دقیقه که برگشتم دیدم یه پسره نشسته پای سیستم من و داره کاراکتر های منو آنالیز میکنه که خوبن یا بدن
گفتم الو خسته نباشی جای منه گفت الان دیگه جای منه تو ام بازی میکنی اینو گفتم اره
اقا از اونجا شروع شد الان 2 سالی میشه که هم دیگرو میشناسیم رفت و امد داریم میگیم میخندیم مشکلاتمو سرش خراب میکنم اون درست میکنه
یکی از بهترین رفیقامه
و چون خیلی باسواده دوسش دارم هیاهوی الکی نداره و مهربونه یعنی اگر بهش بگم کدتو بده منم یاد بگیرم میره اپلود میکنه (خودش میدونه اپلود هاهاها) بعد میفرسته بهم
حالا بیا به یکی که خسیس یا حس زرنگیش گل کرده بگو کد بده فایل بده چه میدونم عکس بده
اگر داد هزار تت دلیل الکی میاره که نده
من با این رفیقم که مثل داداشمه خیلی کار های میخوایم بکنیم اعم از پروهز های خارجی
برنامه نویسی در سطح بین المللی و شاید یه روزی یه تکنولوزی در حوزه برنامه نویسی ایجاد کردیم یه فریم ورک خودمون ساختیم یه شرکت زدیم چه میدونم امکانش هست
فقط تو زمان و جای بدی هستیم سخت داریم زندگی میکنیم که امیدواریم اوکی بشه اگر نشد که نشد دیکه میمیریم میریم
منم مثل حمید یه برادر خونی دارم و اونم همینطور میشیم 4 نفر ولی خب برادر من حوزه کاریش فرق داره ولی منو حمید و ابوالفضل 3 تایی کامپیوتر کار میکنیم یه خواهرم دارم ک اون جداس کلا قضیه اش
این پست نه علمیه نه داستانه نه رمانه نه نگارش تخصصی شده هیچی مثل دسته نوشته میمونه
روزمرگی - خاطره نویسی اینشکلیه
پس کامنت اگر گذاشتید این و در نظر بگیرید